سلام آشنا

خداوندا! ما را از آنانی قرارده که درختهای اشتیاق در باغ‌های سینه‌هایشان ریشه دوانده و شعله‌های عشق تو آتش به دل‌هایشان زده و رایحه جمال تو پرنده افکارشان را اوج تازه بخشیده

سلام آشنا

خداوندا! ما را از آنانی قرارده که درختهای اشتیاق در باغ‌های سینه‌هایشان ریشه دوانده و شعله‌های عشق تو آتش به دل‌هایشان زده و رایحه جمال تو پرنده افکارشان را اوج تازه بخشیده

آخرین نظرات
پیوندها

۴۱ مطلب در دی ۱۳۹۰ ثبت شده است

شیخ عبدالعزیز بن باز - مفتی اعظم سابق عربستان سعودی
benbaz.jpg

شیخ عبدالعزیز بن عبدالله آل الشیخ - مفتی اعظم عربستان سعودی
aleshikh.jpg

شیخ عادل الکلبانی - امام جماعت مسجد الحرام
 عادل الکبانی امام جماعت مسجد الحرام_1.jpg

عبدالرحمن بن ناصر بن براک- از مفتیان برجسته عربستان
barak.jpg

.
.
.
.

برخی از علمای شیعه:
امام خمینی قدس سره
imam2.jpg

رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیه الله خامنه ای
13.jpg

مرحوم آیه الله بهجت
bahjat.jpg

سید حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان
hasan.jpg

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۰ ، ۲۰:۳۸
آشنا

شبکه ماهواره ای "هدهد" که از سوی بیت حضرت آیت الله سید «علی سیستانی» حمایت و پشتیبانی می شود و زیر نظر حجة الإسلام و المسلمین سید «جواد شهرستانی» داماد و وکیل ایشان در ایران فعالیت می کند، در زمینه پخش برنامه های مختلف کارتونی برای کودکان فعال است.
 
  این شبکه ماهواره ای که دفتر مرکزی آن در بیروت پایتخت لبنان است، حدود یک سال پیش فعالیت رسمی خود را به زبان عربی آغاز کرد. تعدادی از چهره های سرشناس وهابیت، هفته گذشته در اظهارات مختلفی این شبکه را مورد حمله و انتقاد قرار دادند.

در همین راستا روز گذشته نیز «أحمد إبراهیم» رییس مؤسسه پژوهش های رسانه ای استراتیژی در دانشگاه ریاض عربستان، جدید ترین انتقادات را متوجه شبکه ماهواره ای "هدهد" کرد.

وی در اظهارات انتقاد آمیز خود گفت: شاید افراد زیادی شبکه ماهواره ای "هدهد" که مخاطبش کودکان هستند را نمی شناسند. اما بررسی هایی که ما انجام دادیم نشان می دهد که این شبکه خطرناک ترین شبکه شیعی جهان به شمار می رود زیرا با زیرکی، مغز کودکان ما را هدف گرفته و آن را شستشو می دهد.

رییس مؤسسه پژوهش های رسانه ای استراتیژی که از مدافعان سرسخت اندیشه وهابیت است، در ادامه افزود: شبکه ماهواره ای "هدهد"، افکار و عقیده مسموم را در یک استراتیژی منظم به خورد کودکان ما می دهد. این شبکه ضمیر ناخودآگاه کودکان جهان عرب را هدف گرفته است.

«أحمد إبراهیم» در پایان گفت: شبکه ماهواره ای "هدهد" در ماه رمضان سال 2010 میلادی فعالیت رسمی خود را بدون هیاهو و با آرامی آغاز کرد اما موفق شد در مدت زمان کوتاهی، به سرعت مخاطبان خود را بدست آورد و میان کودکان، هواداران زیادی پیدا کند. بررسی های ما نشان می دهد بودجه این شبکه ماهواره ای در سال 20 میلیون دلار است.

 

 

منبع :شیعه آنلاین

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۰ ، ۲۰:۲۶
آشنا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۰ ، ۱۱:۳۱
آشنا


تصویر بزرگ
داستان فارسی وان داستان کهنه ای است. از همان روزی که پا به عرصه گذاشت بسیار درباره اش گفته اند و نوشته اند. در ابتدا برخی با ساده انگاری اینگونه گمان کردند که فارسی وان قرار است شبکه ای تفریحی برای جذب آگهی از طریق افزایش مخاطبان باشد. فارسی وان پنجره‌ای است باز شده رو به‌خصوصی‌ترین مسائل زناشویی. شبکه‌ای که می‌گوید برای فارسی زبان‌هاست اما با وجود همزبانی، دل‌های پارسی را راضی نخواهد کرد.



به گزارش فرهنگ نیوز  به نقل از شفاف، داستان فارسی وان داستان کهنه ای است. از همان روزی که پا به عرصه گذاشت بسیار درباره اش گفته اند و نوشته اند. در ابتدا برخی با ساده انگاری اینگونه گمان کردند که فارسی وان قرار است شبکه ای تفریحی برای جذب آگهی از طریق افزایش مخاطبان باشد. هرچه که گذشت این نظریه کمرنگ تر شد و در عوض فارسی وان هم از جنبه صرفا تفریحی خود درآمد و در قالب فرهنگ سازی ابراز وجود کرد. امروز کم نیستند خانواده هایی که اگرچه ممکن است چندان مذهبی هم نباشند اما دیدن فارسی وان و شبکه هایی از این قبیل را برای خانواده خود ممنوع کرده اند.

لطفا دقت کنید: بحثی که بر سر فارسی وان می شود، بحث بر سر داشتن یا نداشتن ماهواره نیست، بحث بر سر نوع برنامه هایی است که قرار است همسر و فرزندان شما ببینند. خانم خانه داری که فارسی وان می بیند شاید چندان هم درباره اهداف پشت پرده پشت پخش این سریال ها آگاهی نداشته باشد. مرد کارمند و کارگری هم که شب خسته به خانه می آید صرفا به دنبال رفع خستگی روزانه خود از طریق دیدن سریالی جذاب و مفرح است اما چه می بیند؟

خانم خانه در فارسی وان مردانی را می بیند که آنقدر ثروتمند و جذابند که گویا از میان رومئو و ژولیت شکسپیر بیرون آمده و بازیگر شده اند. زنان میانسالی را می بیند که چگونه برای خود مثلث عشقی با حضور همسر و یک جوان بیست و چند ساله ایجاد می کنند. مرد خانه هم که نماد غیرت و مردانگی است و قرار است نماد مرد ایرانی باشد، زنانی را می بیند که شباهتی به همسرش ندارند. مردانی را می بیند که علی الظاهر از کشورهای صاحب علم و تمدن هستند اما در قبال همسر و دختر خود تعصب و غیرتی ندارند و در عوض آزادی رفتارهای غیر اخلاقی را بخشی از لازمه زندگی می دانند.

تصور تاثیر یک ماهه و دوماهه این سریال ها بر اعتقادات خانواده ها تصوری کودکانه است. آرام آرام همچون راه رفتن مورچه ای بر روی سنگ سیاه آن هم در شب، این سریال ها کار خود را می کنند. آنگونه که داشتن خانواده ای سالم هم برای زن خاطره می شود و هم برای مرد.

این روزها شبکه های فارسی زبان غربی افزایش قارچ گونه دارند. روند رو به رشدی  که ازیک سو جذابیت و بالارفتن مخاطبان ایرانی را به همراه دارد و از سوی دیگه تاثیرات مخربی که در پی دارند!

این جذب مخاطب در صورتی هر روز به روند صعودی خود می افزاید که ما در مقابل تلاش های چندانی برای مهار آن از سوی رسانه ملی نمی بینیم،نمونه اش برنامه های شب یلدا!

مرداک موسس  فارسی وان که پیش از این برای تغییر سبک زندگی مسلمانان، خانواده های ایرانی را هدف قرار داده  برای نزدیک تر شدن به هدف خود شبکه فارسی وان را راه اندازی کرد. شبکه فارسی وان نیز برای عملیاتی کردن فروپاشی خانواده ها، سریال های تلویزیونی (غالبا کلمبیایی) که زمینه لیبرالیسم فرهنگی را ترویج می کنند با موضوعات خیانت، فرزند نامشروع و طلاق را در سطح وسیع با دوبله فارسی پخش می کند؛ تا با ترویج فمینیسم لیبرال در جامعه ایرانی حیا زدایی از زنان و غیرت زدایی از مردان موجب فروپاشی فرهنگی جامعه شود.

زن‌هایی که جراحی‌ پلاستیک شده‌اند، مردانی که مهم‌ترین مسوولیت‌شان باده‌گساری و عاشق شدن‌های پی در پی است و تعصبی ندارند اگر همسرشان نیز با مردی دیگر.....، مردمانی که، دغدغه اصلی‌شان برای زیستن فقط خوردن و آشامیدن و ارتباط جنسی است، همه جمع شده‌اند در شبکه‌های خارجی فارسی زبان تا با این محتواهایی که گفته شد، ما و شما را سرگرم کنند.

 فارسی وان پنجره‌ای است باز شده رو به‌خصوصی‌ترین مسائل زناشویی. شبکه‌ای که می‌گوید برای فارسی زبان‌هاست اما با وجود همزبانی، دل‌های پارسی را راضی نخواهد کرد.

از ۱۰ مرداد سال ۱۳۸۸ که فارسی وان متولد شد، نگرانی از تاثیرات آن بر خانواده‌های ایرانی نیز مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت و سیل گزارش‌ها و یادداشت‌ها با هدف نمایش چهره واقعی‌اش به سوی مردم روان شد، اما ویژگی‌های خاص این شبکه باعث شد مخاطبانش به آن وفادار‌ بمانند و کاری کنند که لقب پربیننده ترین شبکه ماهواره‌ای فارسی زبان را از آن خود کند. ‌ سریال‌ها، خون رگ‌های فارسی وان هستند و تقریبا همه مخاطبان این شبکه به هوای دنبال کردن آنها بیننده‌اش شده‌اند و سایر برنامه‌ها مانند موسیقی و... نقش مهمی در جذب مخاطب ندارند.‌ سریال‌های این شبکه بیشتر متعلق به ۳ کشور کره جنوبی، کلمبیا و آمریکا هستند.

سریال‌های کره‌ای تقریبا همیشه از تعلیق روابط عاطفی در مثلثی عشقی برای جلب نظر مخاطب بهره می‌برند. عشق مثل توپ فوتبال از یک راس این مثلث به راس دیگر می‌رود و از راس دیگر به راس بعدی.

سریال‌های کلمبیایی نیز حداقل پارچه ،جراحی‌های پلاستیک و....اولین کلمه‌ای که با شنیدن کلمبیا یادتان می‌آید چیست؟ قاچاق مواد مخدر؟ مافیا؟ اسلحه؟ مانکن‌های بدپوش؟ مردان آزاد در ارتباط‌های جنسی؟فارسی وان-ماهواره

طبیعی است ویژگی‌های اجتماعی کشور کلمبیا در سریال‌های ساخت آن نیز تظاهر پیدا می‌کنند؛ مسائلی مانند رابطه‌های غیراخلاقی، ترسیم فضاهای اروتیک که گرچه گاهی اصل قضیه را نشان نمی‌دهند، اما طوری آن را تشریح می‌کنند که هر کودکی هم می‌تواند ماجرا را با جزئیات حدس بزند، خلاف کردن مثل آب خوردن و....

بدپوشی، خیانت، راه و روش‌های کاربردی برای دوست شدن با جنس مخالف در هر سنی و بلافاصله پاسخ دادن به هوس‌های جنسی همه اصولی هستند که سریال‌های کلمبیایی آنها را تبلیغ می‌کنند.

چرا بعضی‌ها فارسی وان نگاه می‌کنند؟

تقریبا همه مردم می‌دانند سیگار باعث مرگ تدریجی می‌شود با این حال خونسردانه به سیگارشان پک می‌زنند. اما واکنش مردم به حقیقت مرگ آفرین بودن سیانور این‌گونه نیست. آنها این سم را چاشنی غذای‌شان نمی‌کنند و حتی جرات لمس کردنش را هم ندارند. می‌دانید چرا ماهیت مرگ زایی اولی را جدی نمی‌گیریم اما دومی برایمان اهمیت دارد؟چون ضرررسانی سیگار تدریجی و در دوره زمانی طولانی است و ما مرگ را بخصوص وقتی آرام آرام باشد باور نمی‌کنیم. در حالی که مرگ با سیانور سریع و بی‌وقفه است و به همین دلیل حقایق عریان و ترس‌آور درباره‌اش، همان وقت که اسم سیانور را می‌شنویم در نظرمان مجسم می‌شود. ماجرای فارسی وان هم به همین ترتیب است.‌ فارسی وان مضر است! این را حتی بیشتر آنها که همنشین دائمی‌اش شده‌اند نیز می‌فهمند اما چرا همچنان دنبالش می‌کنند؟ شاید به این دلیل که تاثیرات فارسی وان از نوع سیانوری نیستند، بلکه از نوع سیگاری هستند؛ یعنی تغییراتی تدریجی که در طول دوره زمانی طولانی بر مخاطب اثر می‌گذارند.

کارشناسان اعتقاد دارند فارسی وانی‌ها در وهله نخست با دقت و حوصله ذائقه ایرانی‌ها را مطالعه کرده‌اند و آنها را از لحاظ فرهنگی و روحی سنجیده‌اند و سپس با اعلام مناسبت‌ها و نمایش برنامه‌هایی متناسب با آنها، اعتماد مخاطبان را جلب کرده‌اند

خیلی از آنها که این شبکه را نگاه می‌کنند به این باور رسیده اند که به مرور زمان قبح بسیاری از مسائل مثل دوستی از جنس مخالف داشتن با وجود تاهل، خیانت، انتقام و قانون شکنی در خانواده‌های شان از بین رفته است. آنها درک می‌کنند که دیگر بچه‌های کوچک خانواده هم کنار بزرگ‌تر‌ها صحنه‌های اروتیک را می‌بینند یا توصیف آنها را می‌شنوند اما قضیه برایشان کاملا عادی شده است، آنها متوجه شده‌اند این شبکه به اصلی‌ترین سرگرمی آنها و خانواده‌شان تبدیل شده است و بخش عمده‌ای از ساعت‌های زندگی‌شان را پای آن می‌گذرانند، اما با وجود همه این مضرات آنها هنوز ترجیح می‌دهند داشتن خانواده‌ای سالم و پرورش فرزندان‌شان بر مبنای فرهنگ سنتی و مذهبی کشورمان را در ازای تماشای ماجراهای عشقی یا گانگستری سریال‌های این شبکه فراموش کنند.

این که فوت کوزه‌گری فارسی وانی‌ها چیست که باعث شده به‌رغم سخیف بودن برنامه‌هایشان، تبلیغ گسترده مسائل غیراخلاقی، ضعف در دوبله و استفاده از دامنه محدود لغات در آن، مخاطبان‌شان را به خود وفادار نگه دارند؟

حالا انتخاب با خودتان است، دگمه قرمز را اگر فشار دهید، حفره‌ای باز خواهد شد رو به خانه همسایه. شاید برای ساعت‌ها سرگرم‌تان کند ، شاید اصلا گذر زمان را با نگاه کردن به آن احساس نکنید، شاید دل مشغولی‌های‌تان را از یاد ببرید اما یادتان نرود این همسایه به بسیاری از اعتقادات شما و حرمت‌هایی که در زندگی شخصی قائلید اعتقادی ندارد و دیدن رفتارها و شنیدن حرف‌هایش مسلما زندگی شما و افراد خانواده‌تان را نیز تغییر خواهد داد.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۰ ، ۱۳:۱۹
آشنا

تصویر بزرگ با توجه به اینکه همه برنامه های شبکه من و تو ضبط شده و به صورت غیر مستقیم هستند و امکان حذف یا سانسور در این برنامه ها وجود دارد معلوم نیست که این شبکه از پخش کردن برنامه های شاد و مبتذل و مسائل غیر اخلاقی در این برنامه ها در ماه محرم چه هدفی را دنبال می کند؟





به گزارش فرهنگ نیوز به نقل از جام نیوز، بعد از اینکه بیننده های شبکه من وتو در فیس بوک و سایت این شبکه در مورد برنامه "بفرمایید شام" و مطرح شدن مباحث غیر اخلاقی در این برنامه به شدت اعتراض کردند، امروز هم این برنامه دست از مسائلی که مطرح شدنشان در جلو دوربین - با توجه به سن بینندگان- زشت است، برنداشت.
در این برنامه، یکی از شرکت کنندگان از بعضی برنامه های انگلیسی که شبیه به "بفرمایید شام" هستند انتقاد کرد و گفت: «یک چیزی که در برنامه های انگلیسی شبیه به "بفرمایید شام" هست و من اصلا آن را دوست ندارم این است که وقتی مهمان ها به خانه میزبان می آیند ، تا میزبان می رود غذا آماده کند مهمان ها می روند به اتاق خواب و کشوهای کمد میزبان را باز می کنند و لباس های میزبان را در می آورند و ...»
در ادامه شرکت کننده دیگر این برنامه دلیل بد دانستن این مساله را در بین ایرانی ها خجالت کشیدن آن ها دانست و گفت: «چه اشکالی دارد که مثلا یک نفر بیاید و حتی کشو کمد من را باز کند و(امیدوارم بی ادبی نشود به دوستانی که این برنامه را می بینند) مثلا حتی لباس زیر من را ببینند و یا حتی لباس زیر خانم ها را ببینند؟! چون من فکر می کنم همه آقایان و همه خانم ها می دانند لباس زیر چه شکلی است!؟»
گفتنی است که مطرح شدن این مسائل و بحث ها در این برنامه کم نیست. بنابراین با توجه به اینکه قرار است بیننده این برنامه ها خانواده های ایرانی باشند و با توجه به اینکه همه برنامه های شبکه من و تو غیر مستقیم و ضبط شده اند و امکان حذف یا سانسور در این برنامه ها وجود دارد معلوم نیست که این شبکه از پخش کردن چنین مسائلی چه هدفی را دنبال می کند؟

لازم به ذکر است که چنین مسائل و برنامه هایی در حالی پخش می شود که فضای زندگی و حتی کاری مردم ایران با حال و هوای عزاداری برای سرور و سالار شهیدان معطر شده است. بنابراین اگر شبکه من و تو ادعا دارد که برای مردم ایران برنامه می سازد و پخش می کند مطمئنا باید برنامه هایی در این روزها پخش کند که با حال و هوای زندگی مردم ایران در این روزها تناسب داشته باشد و یا لااقل بعد از اینکه بیننده ها در سایت و فیس بوک این شبکه به پخش چنین برنامه هایی شدیدا اعتراض می کنند، به اعتراض بیننده های شبکه اش بی توجهی نکند و لااقل اینگونه برنامه ها را که ضبط شده هستند، در زمان دیگری پخش کند.

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۰ ، ۱۳:۱۶
آشنا

فیلم صهیونیستی در رسانه ملی


تصویر بزرگ
در شرایطی که مقاصد آموزشی و تربیتی منظر نظر قرار نگیرد طبیعی است که مدیران دست اندر کار پس از مدتی دیگر عناصر تربیتی و اموزشی را نخواهند شناخت و این گونه فیلمی سمبلیک بر اساس تاریخ انگاری صهیونیستم بر آنتن شبکه رسمی سیمای جمهوری اسلامی قرار می گیرد.


سرگرمی.  هنوز به دقت نمی دانیم این واژه از چه زمانی جای خودش را در فرهنگ ما باز کرد؛ اما آنچه امروز از آن به عنوان سرگرمی یاد می کنیم، نه کسی را یاد قصه ها و افسانه های آموزنده پای کرسی مادربزرگ ها می‌اندازد و نه قرابتی با بازی های کودکانه دوران کودکی، هر چه که هست، وسیله ای است برای گذران وقت که از طریق آن به چیزی فکر نکنی و از گیر و دار زندگی ماشینی حتی اگر شده برای چند لحظه ای رها شوی.

این البته ترجمه سرگرمی برای ما کشورهای وارد کننده محصولات سرگرم کننده است، چه تولید کنندگان صنعت مدرن سرگرمی غیر از این که به این فرآیند- یعنی همان فرآیند تولید سرگرمی- نگاهی اقتصادی دارند، هرگز بی هدف و بی محتوا چیزی را عرضه نمی کنند، کمترین اش این است که باید امضای فرهنگی شان را پای اثرشان داشته باشند و بیشترینش هم که در اغلب موارد رخ می دهد، این بوده و هست که نا خودآگاه محصولشان تو را شبیه شان می کند. اما توزیع کنندگان سرگرمی های ساخته شده بیشتر به سربازان مسخ شده ای می مانند که شبیه به کارگران کتاب "دنیای قشنگ نو"ی آلدوس هاکسلی مخدر سوما مصرف کرده اند و از اثرات تخدیری آن سرمست هستند، حال روز این روز رسانه ها و مدیران فرهنگی ما چیزی بهتر از این نیست.


شبکه نمایش؛ جولانگاه اسطوره ها
جمعه شب، شبکه نمایش که با کارکرد اصلی سرگرم سازی مردم ایران راه اندازی شده است و قرار است سد محکم رسانه ملی در برابر اثرات مخرب تولیدات شبکه های ماهواره ای باشد، دو فیلم سینمایی را پشت سر هم به نمایش گذاشت. فیلم اول اتفاق جدیدی نبود، فیلمی مشهور که سال ها است در هالیوود به صورت تریلر تولید شده و تلویزیون ایران نیز چند بار آن را به نمایش گذاشته است، سینمایی فانتزی "چهار شگفت انگیز" عنوانی که صدا و سیما بر آن نهاد بوده و تبلیغ تمام عیاری از اسطوره های تخیلی آمریکایی است. کار آنقدر از کار گذشته است که پخش یک باره و چند باره این آثار را باید در رسانه ملی نادیده گرفت، اما سینمایی بعدی اثری نبود که بتوان از کنار آن به سادگی گذشت.

سینمایی " 10000 سال پیش از میلاد" از آن دسته فیلم هایی است که اگر کسی تنها اندکی با سینما آشنایی داشته باشد، تایید می کند که چنین فیلمی تنها اثری برای سرگرمی، یا به  تعبیر فرنگی آن اینتریمنت نیست.داستانی درباره دو کودک در هزاران سال پیش از میلاد مسیح در زمانی که انسان ها هنوز برای زنده ماندن شکار می کنند، در سال های عصر یخبندان روایت می شود.

نبرد آخرالزمانی اسطوره چشم آبی و نجات بردگان فرعون
ساختار قصه کاملا سمبلیک است؛ راوی در ابتدای قصه سخن از افسانه کودکی با چشمان آبی به میان می آورد که آنچنان که بعدا معلوم می شود این افسانه درباره دختری است که در کودکی همه افراد خانواده و قوم و قبیله اش قتل عام شده اند و قبیله قهرمان داستان، یعنی پسری به نام "دی لی"  مسوولیت او را به عهده می گیرد." دی لی" نیز خود یتیم است و مشهور است که پدر او از روی ترس قبیله را رها کرده و رفته است؛ این ارثیه ناخوشایند "دی لی" سبب شده است تا برای مطرح کردن خود از هر فرصتی استفاده کند، جز اینها وقتی دی لی به سن جوانی می رسد، دلیل قوی تری برای اثبات شجاعتش نیز می یابد. دختری که دل در گرو او دارد؛ "اولت" همان دختر چشم آبی، که حالا بزرگ شده و دی لی برای اینکه بتواند با او ازدواج کند باید ماموتی را شکار کند و نیزه سپید را بدست آورد.

اصل داستان از اینجا به بعد آغاز می شود، جایی که در گیر و دار تلاش های دی لی، مردانی تنومند و اسب سوار که به آنها "هیولا های چهار پا" می گویند به قبیله دی لی حمله می کنند و"اولت" را به همراه تعدادی دیگر از مردان و زنان قبیله او با خود می برند، دی لی برای نجات معشوق خود راهی می شود و درگیر ماجرایی می شود مقصود اصلی قصه در آن تعریف شده.

سمبل های داستان نیز که  پیشتر و از ابتدای فیلم تک تک نمایانده شده بود، بیشتر رخ نمایی می کنند. هیولا های چهار پا، کاملا در هیبت اعراب نمایش داده می شوند. رهبر آنها مردی است که عمامه سبز بر سر بسته است.

در آن سوی ماجرا نیز افسانه درباره کودک چشم آبی است و دی لی که نژادی کاملا شناخته شده دارد. افسانه زمانی بیش از هر زمانی خودش را لو می دهد که دی لی به فرماندهی اقوام و قبایل مختلف می رسد و همه آنها را متحد می کند تا به جایی که اسرا را به آنجا برده اند و به عنوان برده آنها را به بیگاری می کشیدند؛ حمله کنند. آنجا نیز جایی نیست جز محوطه ای که در آن در حال ساخت اهرام مصر هستند.

اگر داستان را بخواهیم به عنوان یک روایت تاریخی فرض کنیم، چندان کودکانه از آب در خواهد آمد که حتی بچه های مدرسه ای با آن ارتباط برقرار نخواهند کرد. اما حقیقت این است که همه چیز در این افسانه روایت سمبلیک دارد، تنها کافی است کمی ارتباط این نماد ها را با موضوعات بیرونی پیدا کنیم.

برده ها به محل ساخت اهرام مصر منتقل شده اند. در این محل سال ها است که برده ها به خدایگان اهرام خدمت می کنند، در دیالوگی یکی از برده ها می گوید که این خدایگان یا از سیاره ای دیگر آمده اند و یا چنان که دیگران می گویند، سرزمین شان زیر آب رفته است[اشاره به نظریه تمدن آتلانتیس] به هر حال نکته در این است که حتی هیولاهای چهارپا یا اعراب بیابانگرد نیز برای این دسته کار می کنند.

اشاره به اهرام مصر، اشاره ای ظریف به فراعنه و قوم بنی اسرائیل است. دخترک چشم آبی نیز همان عنصر اناثی است که در بسیاری از افسانه های یهودی می توان رد آن را گرفت. دختری که علامت شکارچی را با خود دارد، علامتی که وقتی پیدا شود، پس از او منجی آخرالزمان، یعنی همان معشوق دختر چشم آبی ظهور خواهد کرد و بندگان را رهایی خواهد بخشید.

فیلم اگر چه در ده هزار سال پیش از میلاد مسیح روایت می شود، اما به سمبل هایی اشاره دارد که همه آخرالزمانی و مربوط به زمان حاضر هستند. نجات بنی اسرائیل توسط نژاد سپید غربی و جنگیدن همه انسان ها زیر پرچم او همان نبردی را به نمایش می گذارد که سال ها در تبلیغات هالیوودی به عناوین مختلف نمود پیدا کرده است.

چرا رسانه ملی؟

اینکه سینمای غرب چنین آثاری را تولید کند، اتفاق عجیب و جدیدی نیست، هالیوود از سال های پس از جنگ جهانی همواره تولید آثار مبتنی بر متون عبری را در دستور کار خود داشته است، از "ده فرمان" و سلیمان و ملکه صبا" بگیرید تا "2012" که چندی پیش بر روی پرده های سینماهای جهان قرار گرفت همه و همه از همین جنس هستند، با این وجود چرا رسانه ملی که مدعی مبارزه با جریان حاکم سینما و رسانه در جهان است، چنین آثاری را برای مخاطب روی آنتن می برد.

پاسخ به این سوال متاسفانه هم روشن و هم تلخ است. برای مدیران فعلی فرهنگی کشور و مدیران رسانه ای، فرهنگ، هنر و برنامه سازی نه یک فرآیند هنری، تربیتی و آموزشی؛ که فرآیندی متشکل از عنصر سرگرم سازی و عمل به اضطرار است. برعکس آنچه که در رسانه های غربی در جریان است، حرکت در رسانه ملی به سمت حرکت سلبی است. مدیران رسانه ملی به دنبال این هستند تا ابزاری برای سرگرم کردن مردم ارائه بدهند و در این سرگرم سازی نیز مراقب باشند تا محصولات مشکل ساز وارد سبد ارائه شده قرار نگیرد. در شرایطی که مقاصد آموزشی و تربیتی منظر نظر قرار نگیرد طبیعی است که مدیران دست اندر کار پس از مدتی دیگر عناصر تربیتی و اموزشی را نخواهند شناخت و این گونه فیلمی سمبلیک بر اساس تاریخ انگاری صهیونیستم بر آنتن شبکه رسمی سیمای جمهوری اسلامی قرار می گیرد.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۰ ، ۱۳:۱۳
آشنا
اما برخی وهابیون و دشمنان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام هنگامی که از محل فروش این تی شرت ها اطلاع می یابند، فورا نیروهای دولتی و مأموران افراطی "هیئت امر به معروف و نهی از منکر" را مطلع ساخته ...
 اخبار رسیده از عربستان سعودی حاکی از آن است که اخیرا تی شرت های با مارک اهل بیت علیهم السلام در بازارهای مختلف این کشور، به ویژه در شهرهای شیعه نشین در شرق عربستان افزایش یافته است.

گفته می شود برخی فروشگاه ها این تی شرت ها را به صورت مخفیانه و تنها به مشتریان خاص که آشنا هستند می فروشند اما در برخی مناطق مانند "الجوف" مغازه داران بدون هیچ ترس و واهمه ای به فروش این نوع تی شرت ها اقدام می ورزند.

اما برخی وهابیون و دشمنان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام هنگامی که از محل فروش این تی شرت ها اطلاع می یابند، فورا نیروهای دولتی و مأموران افراطی "هیئت امر به معروف و نهی از منکر" را مطلع ساخته تا در محل حضور یابند و با فروشند این گونه محصولات بخورد کنند.
 

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۰ ، ۱۳:۰۸
آشنا
۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۰ ، ۱۴:۰۲
آشنا

در گذشته نیز مسائلی پیرامون معماری فراماسونری ساختمان مجلس شورای اسلامی مطرح شده بود ولی هیچکدام از پیگیری های دوستان سایبری به نتیجه نرسید.چون انگار هیچگونه دسترسی به اسنادی که نشان دهد معمار یا مهندس اصلی نقشه پروژه ساختمان مجلس چه کسی بوده امکان پذیر نیست...!!!!!!


شکل بیرونی ستختمان مجلس شورای اسلامی از بالا به شکل نماد اصلی فراماسونری است(گونیا و پرگار).همچنین مشهود بودن دیگر نمادها مانند تعداد پنجره ها که سیزده عدد می باشد....


بدنه این ساختمان مربع مربع (مانند صفحه شطرنج و به تعداد خانه های شطرنج !!!) می باشد و پنجره های به کار رفته سیاه و سفید هستند...!!!!


اگر به بدنه ساختمان توجه کنید متوجه می شوید که مانند بدنه اهرام ثلاثه به قسمت های موازی  تقسیم شده است (به تعداد سیزده خط موازی همانند اهرام ثلاثه)


این ساختمان به صورت هرم برش خورده می باشد. اضلاع آن به گونه ای طراحی شده اند که اگر از گوشه های متفاوت به ساختمان نگاه کنید متوجه تغییر نوع شیب ساختمان به گونه ای که ضلع دیگر فراتر از راس را نشان خواهد داد، می شوید.


تصاویر زیر کاملاً گویا هستند...





۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۰ ، ۱۳:۲۵
آشنا

کمپانی والت دیزنی در پس نقاب شاهزاده خانم‌های جذاب و شهوت انگیز داستان‌های خود به دنبال ترغیب دختر بچه‌های زیر 12 سال به «جذاب» شدن است و هدفی جز بلوغ زودرس جنسی در دختران را ندارد.

 

خبرگزاری فارس: 


گزارش کریستین ساینس مانیتور -1
شاهزاده‌خانم‌های والت‌دیزنی بلوغ جنسی زودرس را برای کودکان به بار می‌آورند

خبرگزاری فارس: کمپانی والت دیزنی در پس نقاب شاهزاده خانم‌های جذاب و شهوت انگیز داستان‌های خود به دنبال ترغیب دختر بچه‌های زیر 12 سال به «جذاب» شدن است و هدفی جز بلوغ زودرس جنسی در دختران را ندارد.

به گزارش فارس، «کریستین ساینس مانیتور» در مقاله‌ای به قلم «استفانی هینز»، می‌نویسد: با نگاهی دقیق به الگوهایی که داستان‌های دیزنی به بچه‌ها معرفی می‌کنند می‌فهمیم که چگونه جنسی کردن شخصیت دختر بچه‌ها در رسانه‌ها پدر و مادران را به فکر بازبینی الگوی شاهزاده خانم‌های کارتون‌ها انداخته و اینکه آیا با این الگوها دختر بچه‌هایشان زودتر از معمول به سمت بالغ شدن پیش نمی‌روند.
 
* دختر بچه 3 ساله دست از بازی کشید و به انتظار شاهزاده آرزوها جلوی در خانه به انتظار نشست
 

چند سال پیش «مری فینوکین» تغییراتی در نحوه بازی دختر 3 ساله‌اش احساس کرد. این کودک نوپا دست از دویدن و بالا و پایین پریدن برداشته بود و اصرار داشت که فقط پیراهن تنش کنند. ساکت روی پله جلوی خانه می‌نشست و می‌گفت در انتظار شاهزاده‌اش است. بی‌خیال‌تر، بی‌روح‌تر و به دنیا بی‌علاقه‌تر شده بود. خانم «فینوکین» معتقد است که این تغییرات از وقتی حاصل شد که دخترش «کیوا» با شاهزاده خانم‌های کارتون‌های دیزنی آشنا شد، با آن قهرمانان خوش آب و رنگ و کمر باریک و در همه جا حاضر قصه‌های خیالی. وقتی که خانم «فینوکین» از تردیدهایش با والدین دیگر حرف زد، بیش‌ترشان فقط شانه بالا انداختند. او می‌گوید: «همه‌شان می‌گفتند که چنین حالتی اجتناب‌ناپذیر است. از 2 تا 5 سالگی شاهزاده خانم‌ها، بعد شخصیت‌هایی مثل"هانا مونتانا" و بعد هم قهرمانان موزیکال‌های دبیرستانی الگوی دختران می‌شوند. اما به نظرم عجیب می‌آمد که این‌ها مسیر جدید کودکی دختران را تعیین کنند.»
 

خبرگزاری فارس: شاهزاده‌خانم‌های والت‌دیزنی بلوغ جنسی زودرس را برای کودکان به بار می‌آورند

* چالش‌هایی چون خودشیءپنداری تا استثمار اینترنتی در پی علاقه اولیه به شاهزاده خانم‌ها می‌آید
 

او تصمیم گرفت که درباره پدیده شاهزاده خانم‌ها پژوهشی انجام دهد و یافته‌هایش بیشتر نگرانش کرد. او فهمید که امپراطوری 4 میلیارد دلاری شاهزاده خانم‌های دیزنی تازه نخستین پله به سوی چالش‌های دهشتناک‌تر بود، چالش‌هایی چون خودشیءپنداری تا تحت استثمار اینترنتی قرار گرفتن و آرزوی داشتن بدنی که با هیچ کدام از قواعد سلامتی سازگار نیست. «فینوکین» که پیشینه کار در درمان با بازی را دارد، وب سایتی درست کرد و نامش را گذاشت: «دوره نقاهت از بیماری شاهزاده خانم‌های دیزنی: شاهزاده خانم جذاب را پس می‌دهیم و پولمان را کامل پس می‌گیریم»، تا این وبگاه گاه‌شمار تلاش‌های او برای رها شدن از بند سیندرلا، بل، آریل، و دیگر شاهزاده خانم‌های داستان‌ها در خانه خودش باشد.
در عرض چند ماه، هزاران گل دریافت کرد. او می‌گوید: «اینکه والدین بسیاری دچار همان حس من شده بودند به نوعی روی عقایدم صحه می‌گذاشت. این نیروی بزرگی که با چنان قدرتی از همان نخستین سال‌ها وارد زندگی‌مان می‌شود مرا بیشتر نگران آینده ساخته بود.»
 
* بسیاری از والدین در مقابل این «حملات فمینیستی» از جنبه‌های آموزشی داستان شاهزاده خانم‌ها دفاع می‌کنند
 

نظریه «فینوکین» درباره شاهزاده خانم‌های دیزنی به هیچ وجه جنبه همگانی ندارد. بسیاری از والدین و مفسران از این داستان‌های با پایان شاد در مقابل آنچه بسیاری منتقدان «حملات فمینیستی» می‌نامند دفاع می‌کنند و این بانوان زیبایی را که ارزش‌هایی چون مهربانی، خواندن، عشق به حیوانات، و استقامت را به ما می‌آموزند باارزش می‌شمارند. اما اگر تردیدی در مورد بحث و جدل‌های پیرامون این موضوع هست، بهتر است نگاهی به کتاب روزنامه‌نگاری به نام «پگی اورنستاین» به نام «سیندرلا دخترم را خورد» بیندازیم که از دل آتشی زاده شد که با مقاله سال 2006 مجله نیویورک تایمزش، با عنوان «ایراد سیندرلا چیست؟»، روشن شده بود.
 
* دیزنی مدعی است که این داستان‌ها تخیل بچه‌ها را گسترش می‌دهد
 

دیزنی هم برای نشریه مانیتور، همان اظهارات همیشگی‌اش در مورد این موضوع را تکرار کرد: «الآن 75 سال است که میلیون‌ها دختر بچه و والدینشان در سراسر جهان عاشق شخصیت‌های متفاوت و داستان‌های غنی و کاملی بوده‌اند که برای شاهزاده خانم‌های دیزنی درست شده ... دختر بچه‌ها خیال‌پردازی و تصویرسازی‌هایی را که این داستان‌ها در اختیارشان می‌گذارند به عنوان بخشی از رشد کودکی تجربه می‌کنند.»
 
* هر چه می‌گذرد کنترل اتفاقی که برای دختر بچه‌ها می‌افتد بیشتر از دست والدین در می‌رود
 

با این حال، نقدی که «فینوکین» و «اورنستاین» به این داستان‌ها وارد می‌دانند برای بسیاری منطقی است، بسیاری که آشنا به دختر بچگی مدرن آمریکایی هستند و می‌بینند که «دختر شهوت‌انگیز» جایگزین دختر صورتی پوش ساده می‌شود و به دست آوردن شاهزاده حالتی شوم‌تر به خود می‌گیرد. والدین و مربیان مدام به پژوهشگران گوشزد می‌کنند که نمی‌توانند پیام‌های اجتماعی روزافزونی را که شکل دهنده زندگی دختران و دانش‌آموزانشان است کنترل کنند. «دایان لوین»، کارشناس کودک در کالج ویلاک در بوستون است و اخیراً در نوشتن کتاب «چه زود همه چیز جنسیتی می‌شود» شرکت داشته است؛ او می‌گوید: «والدین در کشمکش با این مشکل دوران سختی را سپری می‌کنند. آن‌ها می‌گویند راه‌هایی که بلدند دیگر جواب نمی‌دهد و هر چه می‌گذرد کنترل اتفاقی که برای دختران کوچکشان می‌افتد بیشتر از دستشان در می‌رود.»
 
* دختر بچه‌ها نگران چاقی خود هستند و لباس‌های زنانه می‌پوشند و نوجوانان ناخواسته در معرض پورنوگرافی اینترنتی قرار می‌گیرند
 

کافی است نگاهی به برخی از پژوهش‌های اخیر بیندازیم تا بفهمیم چرا والدین در عذابند:
- نظرسنجی دانشگاه مرکز فلوریدا نشان می‌دهد که 50 درصد دختر بچه‌های 3 تا 6 سال نگران این هستند که مبادا چاق باشند.
- یک چهارم دختران و پسران 14 تا 17 سالی که در نظرسنجی خبرگزاری «آسوشیتدپرس» و «ام‌تی‌وی» در سال 2009 شرکت کرده بودند گفتند که یا تصویر برهنه خود را برای کسی می‌فرستند، یا تصویر برهنه کس دیگری را دریافت می‌کنند.
- گروه بازاریابی «ان‌پی‌دی فشن ورلد» در سال 2003 گزارش کرد که سالانه بیش از 1.6 میلیون دلار هزینه لباس‌زیرهایی می‌شود که به سبک لباس زیرهای بزرگسالان برای دختران 7 تا 12 سال درست می‌شود.
- بچه‌ها اغلب بدون اینکه خواسته باشند با پورنوگرافی اینترنتی مواجه می‌شوند: پژوهشگران دانشگاه نیوهمپشایر در سال 2005 دریافتند که یک سوم کاربران اینترنتی بین 10 تا 17 سال در معرض موضوعات جنسی ناخواسته قرار می‌گیرند و در پژوهش سال 2004 دانشکده اقتصاد لندن مشخص شد که 60 درصد از کودکانی که به شکل مداوم از اینترنت استفاده می‌کنند با پورنوگرافی برخورد می‌کنند. 
 
اکنون گروهی از مربیان، والدین، و خود دختران تشکیل شده که در مقابل فشار بازار مقاومت می‌کنند
 

و این قصه سر دراز دارد. شاید تا همین جا هم کافی باشد تا خیال جمع‌ترین والدین را هم نگران کنیم. اما همان‌طور که پروفسور «لوین»، «فینوکین»، و «اورنستاین» هم نشان دادند، اکنون روند دیگری نیز به جریان افتاده که شاید کمتر رسانه‌ای شود، اما تأثیرش امیدبخش‌تر است. گروهی روز به روز قدرتمندتر از مربیان، والدین، مؤسسه‌ها و خود دختران تشکیل شده که در تلاش برای ساخت محیطی امن‌تر و سالم‌تر برای دختران در مقابل فشار روزافزون بازار، چالش‌های جدید اینترنتی و این جنسی شدن همه چیز که مجمع روانکاوی آمریکا تحمیل جنسیت به کودکان می‌نامد، مقاومت می‌کنند. 
 
برخی برای مقاومت در مقابل این جریان بازی‌های بچه‌ها را متنوع می‌سازند و برخی با سیاستمداران لابی می‌کنند
 
برخی تلاش می‌کنند که در این جریان مؤثر بیرونی مداخله کنند، مانند «فینوکین» که طرفدار منع بچه‌ها از تماشای شاهزاده خانم‌ها نیست، اما در شیوه‌هایی که آن‌ها بازی دختر بچه‌ها را محدود می‌سازند مداخله می‌کند (مثلاً استفاده از رنگ‌های بیشتری یا خط داستانی متفاوت‌تری را پیشنهاد می‌کند). برخی دیگر به بینش‌ها و توانایی‌های دختران بزرگ‌تر متوسل می‌شوند و البته خودشان آن‌ها را راهنمایی می‌کنند. دیگران هم نگرانی خود را به حیطه‌های عمومی می‌کشانند، با سیاستمداران و مدیران لابی می‌کنند تا تغییراتی نظام‌مندتر، مانند محدودسازی تبلیغات جنسی برای دختران، به بار آورند. همه با هم در تلاشند که همان‌طور که «فینوکن» هم خواسته، شاهزاده خانم جذاب را بدهند و پولشان را پس بگیرند.
 
-ورزش نمی‌کنم چون زشت می‌شوم 
 

آمار نشان از موفقیت دختران و زنان در عرصه‌های گوناگون دارد، پس چرا باید نگران این مسائل باشیم؟
 

برخی معتقدند که گام نخست این است که بفهمیم چرا این مسائل مهم است. با هر معیاری هم که حساب کنیم، وضع دخترانمان زیاد هم بد نیست. طبق مرکز واشنگتن برای سیاست‌گذاری آموزشی، دختران دبیرستانی در آزمون‌های ریاضی و علوم به خوبی پسرانند و در زمینه خواندن از همتایان مذکرشان بهتر هم هستند. اکنون در مقابل هر دو مرد، سه زن از کالج فارغ‌التحصیل می‌شوند. اکنون زنان بیشتری ورزش می‌کنند، که به معنی تصویر بدنی خوب‌تری داشتن، پایین‌تر آمدن بارداری در دوران نوجوانی، و عملکرد علمی بهتر است. «استفانی کونتز»، یکی از رؤسای شورای غیرانتفاعی خانواده‌های معاصر می‌گوید که به نسبت 50 سال پیش، که مدرسه‌ها اجازه شلوار پوشیدن یا پرچم بالا بردن به دختران نمی‌دادند، امروزه فرصت‌های گسترده‌تری در اختیار دختران است. «لازم است تمامی این موارد را لحاظ کنیم.» 
 
هر روز دختران بیشتری از ورزش فاصله می‌گیرند، چون معتقدند وقت ورزش زشت نشان داده می‌شوند
 
با این حال، نشانه‌هایی از پیشرفت نابرابری جنسی به چشم می‌خورد. مثلاً عرصه رقابت‌های ورزشی را در نظر بگیرید. «شارون لم»، استاد آموزش و سلامتی ذهنی در دانشگاه ماساچوست، بوستون، می‌گوید: «دختران دبستانی در سطحی بسیار بالاتر نسبت به گذشته ورزش می‌کنند.» اما می‌افزاید که در دوره راهنمایی که می‌فهمند ورزش کردن از زنانگی و جذابیت جنسی زنانه به دور است، کم‌کم از ورزش فاصله می‌گیرند. یافته‌های بنیاد ورزش بانوان نشان می‌دهد در انتهای دوره دبیرستان در مقابل هر یک پسری که از ورزش فاصله می‌گیرد، 6 دختر دست از ورزش می‌کشند، و یکی از پژوهش‌های اخیر سازمان پیشاهنگی دختران نشان می‌دهد که 23 درصد دختران بین 11 تا 17 سال ورزش نمی‌کنند چون تصورشان این است که وقت ورزش بدنشان ظاهر خوبی ندارد؛ و به قول خانم «لم» خوب دیده شدن دلیل ورزش کردن است. ستاره‌های ورزشی بانوان اغلب برهنه یا نیمه برهنه روی مجلات مردان ظاهر می‌شوند؛ دختران گروه‌های دخترانه مشوق ورزشکاران (با کارهای به شدت شهوت‌انگیز) را بیشتر از زنان تیم بسکتبال یا دیگر تیم‌ها در تلویزیون می‌بینند. 

 
اکنون زنان شهوت‌انگیز بر زنان موفق ارجحیت دارند
 

در زمینه تحصیلات دانشگاهی نیز با همین تأثیر روبه‌رو هستیم. اوایل امسال، پژوهشی از دانشگاه پرینستون نشان داد که بین دختران و پسران مقطع کارشناسی شکاف رهبری روزافزونی مشاهده می‌شود. «ننرل کیوهین» که سرپرست کمیته مشاوران پرینستون است در مصاحبه‌ای ایمیلی نوشت که «اواخر دهه 1990 و دهه گذشته جو متفاوتی حاکم بود.» و این یافته‌ها را با تغییراتی در فرهنگ عامه مرتبط دانست، تغییراتی از جمله «فرونشستن موج دوم هیجانات و تعهدات فمینیستی، عقب‌نشینی در برخی زمینه‌ها، تغییر جهت انتظارات زنان جوان بر اساس آنچه در نسل مادرانشان دیده‌اند، تغییر جهت عمیق فرهنگ عامه که اکنون به جای گاهی نشان دادن زنی موفق بدون برجسته ساختن جنسیتش، دختران شهوت‌انگیز را دائماً ستایش می‌کند.»
 
* دختران به این نتیجه رسیده‌اند که هر کاری می‌توانند بکنند، به شرطی که جذاب به نظر برسند
 

این مد «دختران جذاب» هم مشکل بزرگی شده است. خانم «کونتز» می‌گوید: «حالا دیگر برای زنان جوان جذبه جنسی شدن جایگزین جذبه زنانه شده است. حالا دیگر دختران حس نمی‌کنند که چون دخترند نباید کاری را بکنند یا کاری را نمی‌توانند بکنند، بلکه شدیداً بر این باورند که اگر قرار است آن کارها را بکنند باید از لحاظ جنسی جذاب به نظر برسند.» مثلاً در برنامه‌های تلویزیونی زنان را در نقش‌های متفاوتی چون وکیل، دکتر، و سیاستمدار نشان می‌دهند. اما همین زنان همواره از لحاظ جنسی جذابند. ممکن است زنی در رقابت‌های انتخاباتی یک منصب سیاسی سطح بالا شرکت کند، اما این جذابیت جنسی اوست که همواره مورد تحلیل قرار می‌گیرد.
 
* جنسی کردن به عملکرد ذهنی پایین‌تر و نارضایتی جسمی بیشتر منجر می‌شود
 

مجمع روانکاوی آمریکا (APA) در سال 2010 گزارشی درباره جنسی کردن دختران منتشر کرد که نشان می‌داد ارزش دختر را صرفاً بابت جذابیت جنسی او می‌دانند. این گزارش نشان می‌داد که جنسی کردن همه چیز در نشریات، به وسیله بازاریابان، در ترانه‌ها، و در تلویزیون افزایش یافته است – پدیده‌ای که «برای افراد جنسی شده، روابط بین شخصیشان، و برای جامعه مضر است.» این گزارش نشان می‌داد که جنسی کردن به عملکرد ذهنی پایین‌تر و نارضایتی جسمی بیشتر منجر می‌شود. مثلاً در پژوهشی که این گزارش به آن اشاره کرده بود مقایسه‌ای صورت گرفته بود بین توانایی دختران کالج برای حل مسائل ریاضی؛ یک گروه در حالی که (تنها در اتاق رختکن) ژاکت به تن داشتند مسائل را حل می‌کردند و گروه دیگر در حالی که مایو تنشان بود. آنها که ژاکت به تن داشتند بسیار بهتر از آن‌ها که لباس زیادی به تن نداشتند مسائل را حل کردند.
 
* جنسی شدن به سوءتغذیه، افسردگی، و مشکلات جسمی نیز مرتبط است
 

این پژوهش جنسی شدن را به سوءتغذیه، افسردگی، و مشکلات جسمی نیز مرتبط می‌سازد. حتی آن زنان جوانی که ادعا می‌کنند تبدیل شدن به یک شیء جنسی به آنها قدرت می‌بخشد (و تعدادشان هم رو به افزایش است) از تأثیرهای منفی جنسی شدن لطمه می‌بینند. در گزارش مجمع روانکاوی آمده است که: «جنسی کردن شخصیت دختران نه تنها نشانگر نگرش‌های جنسی، جامعه‌ای سرشار از خشونت جنسی، و استثمار دختران و زنان است، بلکه این پدیده را تقویت نیز می‌کند.» 
 
این دنیای شلوغ کار والدین را برای متوقف ساختن این جریان و زیر سؤال بردنش دشوارتر کرده است
 

البته شیء کردن زنان پدیده جدیدی نیست. «لین مایکل براون» استاد آموزش کالج کولبی در واترویل، ایالت مین، می‌گوید: «آنچه تفاوت کرده میزان بسیار بالای پیام‌هایی است که دختران دریافت می‌دارند و شیوه کارآمدی که برای رساندن این تصاویر به دست دختران جوان و جوان‌تر به کار می‌رود. این پیام‌ها به شکل بی‌رحمانه‌ای به دستشان می‌رسد و این دنیای شلوغ کار والدین را برای متوقف ساختن این جریان و زیر سؤال بردنش دشوارتر کرده است. دختران مثل ماهی در این آب غوطه می‌خورند و این فضا چون آب، چون هوا دورشان را گرفته است.»

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۰ ، ۱۳:۲۰
آشنا