کم کم دیگه داره سیاهی علم های آقا دیده می شه، تو قلب شهر خیمه های سوخته برپا می شه و مردم دیار علوی خودشون رو برای پیوستن به قافله حسین علیه السلام آماده می کنند.روزها گذشت و حسین علیه السلام در عرفه هر آنچه را که با خدا می خواست در میان گذاشت و به سمت قربانگاه حرکت کرد.
محرم آمد با صدای بی وفایی اهل کوفه، با فریاد مسلم که “میا حسین جان کوفه وفا ندارد” و با صدای وای حسینم و وای عباس زینب(سلام الله)
می شنوی ؟!
خوب که بو میکنی خاک کرب و بلا در تمام کوچه های شهر به مشام می رسد.
آری دوباره باز محرم آمد…ماه غم واندوه وحزن…ماه جنون… ماه عشق… ماه خون خدا…