این همه هزینه ازبیت المال برای نشان دادن مانکن ها؟
يكشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۱، ۰۲:۰۹ ب.ظ
به گزارش آوینی فیلم، شب گذشته اولین قسمت سریال درجه الف و پرخرج کلاه
پهلوی روی آنتن شبکه اول سیما رفت. این سریال که زمان پخش سریال هایی نظیر
مختارنامه، مدار صفر درجه، در چشم باد و شوق پرواز را در اختیار دارد قرار
است به مدت یک سال هر جمعه شب ساعت ۲۲ مخاطبان را پای تلویزیون قرار دهد.
شب گذشته سید ضیاالدین دری به مدت ۱۵ الی ۲۰ دقیقه توضیحاتی را قبل از شروع
پخش سریال ارائه داد که بیشتر سعی در اثبات واقعی بودن داستان سریال داشت و
اینکه بودجه حکومتی و دولتی باعث نشده حقیقت یا واقعیت گفته نشود.
اما از تیتراژ سریال که شروع کنیم باید گفت که هیچ جدیتی برای طرحی نو و جدید در آن دیده نمی شد و این هم موسیقی تیتراژ را دربرمی گیرد و هم شیوه نگارش و یخش اسامی بازیگران و عوامل در ابتدا و انتهای سریال. این در حالی است که ما سابقه تیتراژهای موفقی نظیر شوق پرواز و مختارنامه را داریم بنابراین انتظار می رفت چنین سریال پرخرجی به نکات حداقلی توجه می کرد.
اما آنچه که در قسمت اول این سریال دیدیم قطعا نتوانسته مخاطب را پاگیر کند. دیالوگ های بسیار ضعیف و فیلم نامه بدون چفت و بست بیننده را دچار سردرگمی کرده و با وجود آنکه دقایقی قبل با کلی توضیحات و پیش فرض وارد داستان شد اما باز هم نتوانست سرنخ را در دست بگیرد. وارد کردن یکسری اتهامات از سوی فردی فرانسوی به ایرانی ها که دائم می گفت ایرانی ها همگی...، نوعی احساس زدگی در همان قسمت اول ایجاد کرد.
اما آنچه که بیش از همه در ذوق می زد توجه بیش از اندازه به موضوع رابطه چند مرد و چند زن در قسمت اول بود. عشق مثلثی و اینکه یک دختر عاشق پسری می شود که آن پسر عاشق دختری است که آن دختر نیز عاشق پسر دیگری است و ...! نگاه های رد و بدل شده میان زنان و مردان در یک جلسه مهمانی کذایی همگی نه تنها حس خوبی به انسان دست نمی دهد بلکه با قرار گرفتن در کنار طرز لباس پوشیدن و نوع پوشش دختران و بانوان که به نظر مانکن بودند! مخاطب را از دیدن ادامه سریال منصرف می کند.
گرچه به نظر می رسد شورای نظارت بر سیما حیفش آمده تا قسمت های عمده این سریال پرخرج را که در همان اولین شب پخش به مسائل عشق و عاشقی جلف و زننده پرداخته بود حذف کند اما باید گفت اگر قرار است با چنین سریالی خانواده های مسلمان و ایرانی دچار تشویش شوند بهتر است کلا جلوی پخش آن گرفته شود چرا که به اندازه کافی دختران لنز رنگی گذاشته و بوتاکس کرده در سینمای کشورمان هستند و دیگر نیازی به آرایش های هفت قلم و چشم رنگی های مانکن نداریم.
اما از تیتراژ سریال که شروع کنیم باید گفت که هیچ جدیتی برای طرحی نو و جدید در آن دیده نمی شد و این هم موسیقی تیتراژ را دربرمی گیرد و هم شیوه نگارش و یخش اسامی بازیگران و عوامل در ابتدا و انتهای سریال. این در حالی است که ما سابقه تیتراژهای موفقی نظیر شوق پرواز و مختارنامه را داریم بنابراین انتظار می رفت چنین سریال پرخرجی به نکات حداقلی توجه می کرد.
اما آنچه که در قسمت اول این سریال دیدیم قطعا نتوانسته مخاطب را پاگیر کند. دیالوگ های بسیار ضعیف و فیلم نامه بدون چفت و بست بیننده را دچار سردرگمی کرده و با وجود آنکه دقایقی قبل با کلی توضیحات و پیش فرض وارد داستان شد اما باز هم نتوانست سرنخ را در دست بگیرد. وارد کردن یکسری اتهامات از سوی فردی فرانسوی به ایرانی ها که دائم می گفت ایرانی ها همگی...، نوعی احساس زدگی در همان قسمت اول ایجاد کرد.
اما آنچه که بیش از همه در ذوق می زد توجه بیش از اندازه به موضوع رابطه چند مرد و چند زن در قسمت اول بود. عشق مثلثی و اینکه یک دختر عاشق پسری می شود که آن پسر عاشق دختری است که آن دختر نیز عاشق پسر دیگری است و ...! نگاه های رد و بدل شده میان زنان و مردان در یک جلسه مهمانی کذایی همگی نه تنها حس خوبی به انسان دست نمی دهد بلکه با قرار گرفتن در کنار طرز لباس پوشیدن و نوع پوشش دختران و بانوان که به نظر مانکن بودند! مخاطب را از دیدن ادامه سریال منصرف می کند.
گرچه به نظر می رسد شورای نظارت بر سیما حیفش آمده تا قسمت های عمده این سریال پرخرج را که در همان اولین شب پخش به مسائل عشق و عاشقی جلف و زننده پرداخته بود حذف کند اما باید گفت اگر قرار است با چنین سریالی خانواده های مسلمان و ایرانی دچار تشویش شوند بهتر است کلا جلوی پخش آن گرفته شود چرا که به اندازه کافی دختران لنز رنگی گذاشته و بوتاکس کرده در سینمای کشورمان هستند و دیگر نیازی به آرایش های هفت قلم و چشم رنگی های مانکن نداریم.
۹۱/۰۶/۲۶