سلام آشنا

خداوندا! ما را از آنانی قرارده که درختهای اشتیاق در باغ‌های سینه‌هایشان ریشه دوانده و شعله‌های عشق تو آتش به دل‌هایشان زده و رایحه جمال تو پرنده افکارشان را اوج تازه بخشیده

سلام آشنا

خداوندا! ما را از آنانی قرارده که درختهای اشتیاق در باغ‌های سینه‌هایشان ریشه دوانده و شعله‌های عشق تو آتش به دل‌هایشان زده و رایحه جمال تو پرنده افکارشان را اوج تازه بخشیده

آخرین نظرات
پیوندها

Title-less

چهارشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۱، ۱۱:۴۰ ق.ظ
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۵/۱۸
آشنا

شب قدر

نظرات (۴)

سلام آپم.
خدایا!

چنان نزدیکی

که نمی توانم ببینمت .

صدای تو هر لحظه با من سخن می گوید ،

اما من آنرا نمی شنوم .

مرا به اعماق درونم ببر

تا شکوه بی پرده جمال تو را بشنوم .

مرا بیاموز

پیوسته تو را بجویم

و همواره به عنوان یگانه پناهم

به تو رو کنم .
پدر دخترک پنج ساله اش رو تشر زده بود که چرا کاغذ کادویی

طلایی گرون قیمتش رو خراب کرده. مخارجش زیاد بود و

هزینه های زندگی کلافه اش می کرد. اما وقتی که دخترک جعبه

کادو پیچ شده رو به او داد از رفتار تندش پشیمون شد .

جعبه رو باز کرد اما وقتی چیزی درون اون نیافت با عصبانیت

گفت ، هنوز نمی دونی وقتی هدیه ای به کسی میدی انتظار داره

که چیزی توی اون باشه؟؟ اشک تو چشای دخترک حلقه زد و

با بغض گفت : اما پدر جعبه که خالی نیست پر از بوسه های

منه
کسی که ندای درونی خود را می شنود نیازی نیست که به سخنان بیرون گوش فرا دهد.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی