ابتذال،تمسخر ارزشهاوالقای شبه و... روش نوین برای کشف حجاب ره آورد سینما
چهارشنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۱:۳۲ ب.ظ
فرهنگ جوهره هویت
هر جامعه به حساب میآید یک جامعه و امت اگر فرهنگ خود را به خوبی بشناسد،
آن را در زندگی خود به کار برد، آن را بارور و شکوفا سازد و در نهایت به
نسلهای بعدی منتقل سازد و به ملتهای دیگر معرفی نماید تبدیل به جامعهای
قدرتمند و مستقل میشود.
اگر این فرهنگ، از صبغه الهی و انسانی برخوردار باشد میتواند ضامن سعادت دنیا و آخرت امت خود و امتهای دیگری که مجذوب آن شدهاند شود، اما اگر فرهنگی با ریشههای مادی و شهوانی باشد حتی با وجود ساختن ظاهری زیبا برای خویش، موجب انحطاط جامعه و تیرهبختی آن میشود و در نهایت آن را به سوی نابودی میکشاند.
در جهان امروز مانند هر زمان دیگر نبرد خیر و شر تداوم دارد اما تفاوت آن با دورانهای گذشته در پیچیدگی ابزارهای جنگی شر و ظاهر فریبنده آن است. شر در زمان فعلی پشت نقاب شعارها و ارزشهای خیر و نیکی پنهان شده و تشخیص چهره کریه آن امری بسیار دشوار است.
فرهنگ اشرار امروزه با تمام توان به دنبال تسخیر قلعههای دیگر فرهنگهاست و در این میان ستیز سختی را با فرهنگ حق در پیش گرفته؛ چرا که اصلیترین دشمن او و مانع پیشروی و سیطرهاش همین حق و انسانیت است. فرهنگ شیطانی غرب که از اساس منکر وجود حق است به خوبی پی برده که جبهه راستی بیش از همه در اسلام و مذهب تشیع نمود یافته، پس نوک پیکان خود را سمت شیعه و فرهنگ غنی آن گرفته و خیال نابودی آن را در سر میپروراند و چه راهی بهتر از این که معتقدان این مذهب را نسبت به دین خود سست و بیاعتقاد سازد و انگیزه عمل به ارزشهای شیعه را در شیعیان از بین ببرد. چه راهی بهتر از اینکه اسلام ناب را به کنج عزلت بکشاند و مسلمانانی بیخطر برای جبهه باطل و پذیرنده تسلط استکبار و قدرتهای شیطانی پرورش دهد.
اگر این فرهنگ، از صبغه الهی و انسانی برخوردار باشد میتواند ضامن سعادت دنیا و آخرت امت خود و امتهای دیگری که مجذوب آن شدهاند شود، اما اگر فرهنگی با ریشههای مادی و شهوانی باشد حتی با وجود ساختن ظاهری زیبا برای خویش، موجب انحطاط جامعه و تیرهبختی آن میشود و در نهایت آن را به سوی نابودی میکشاند.
در جهان امروز مانند هر زمان دیگر نبرد خیر و شر تداوم دارد اما تفاوت آن با دورانهای گذشته در پیچیدگی ابزارهای جنگی شر و ظاهر فریبنده آن است. شر در زمان فعلی پشت نقاب شعارها و ارزشهای خیر و نیکی پنهان شده و تشخیص چهره کریه آن امری بسیار دشوار است.
فرهنگ اشرار امروزه با تمام توان به دنبال تسخیر قلعههای دیگر فرهنگهاست و در این میان ستیز سختی را با فرهنگ حق در پیش گرفته؛ چرا که اصلیترین دشمن او و مانع پیشروی و سیطرهاش همین حق و انسانیت است. فرهنگ شیطانی غرب که از اساس منکر وجود حق است به خوبی پی برده که جبهه راستی بیش از همه در اسلام و مذهب تشیع نمود یافته، پس نوک پیکان خود را سمت شیعه و فرهنگ غنی آن گرفته و خیال نابودی آن را در سر میپروراند و چه راهی بهتر از این که معتقدان این مذهب را نسبت به دین خود سست و بیاعتقاد سازد و انگیزه عمل به ارزشهای شیعه را در شیعیان از بین ببرد. چه راهی بهتر از اینکه اسلام ناب را به کنج عزلت بکشاند و مسلمانانی بیخطر برای جبهه باطل و پذیرنده تسلط استکبار و قدرتهای شیطانی پرورش دهد.
شر و سرسپردگان آن برای رسیدن بهاین هدف از تمام ظرفیتهای خود استفاده نمودهاند اما جبهه خیر، آیا از تمام توان خود برای مقابله بهره برده است؟ چگونه است که جبهه خیر و نیکی آنچنان که در نبردهای نظامی از خود غیرت و ایثار نشان میدهد و از تمام توان جسمی و روحی، از هوش و فراست خود بهره میبرد، در نبرد فرهنگی سستی و تسامح در پیش میگیرد؟ در حالی که خطرات تهاجم فرهنگی برای یک ملت بسی بیشتر از تهاجم نظامی به آن است.
شاید بدین خاطر که هنوز به خوبی پی به ابزارها و عوامل نفوذ شر نبرده و توان و ظرفیت خود برای مقابله با آن را نمیشناسد.
با نگاهی به عملکرد خود به عنوان پرچمدار شیعه در جهان، مهمترین دلیل انفعال خود در برابر تهاجم فرهنگی جبهه باطل، غفلت از اصلاح درون تشخیص داده میشود. ما آنگونه که ایادی خارجی جبهه باطل را شناسایی کرده و تلاش برای مقابله مینماییم در مبارزه با مزدوران و ایادی نفوذی و داخلی آن که اثرات به مراتب بدترو مخربتری دارند با سهلانگاری و تسامح رفتار میکنیم.
از جمله مصادیق این غفلت و بیتوجهی نسبت به اصلاح درون، وضعیت رسانههای دیداری داخلی ما یعنی سینما و تلویزیون است. این دو رسانه که در همه کشورها نقش مهمی در تولید فرهنگ و معرفی و انتقال آن به جامعه و جهان ایفا میکنند در جامعه اسلامی ما هنوز نتوانستهاند از پس این مسئولیت مهم برآیند یعنی آینه تمام نمای فرهنگ و باورها و ارزشهای ما باشند و تبدیل به سدی محکم در برابر سیلاب هجمه فرهنگی غرب شوند.
به طور خاص اگر به رسانه سینما بنگریم پی میبریم غالب دستاندرکاران آن از کارگردان، نویسنده و بازیگر از دغدغه و احساس مسئولیت نسبت به دین و فرهنگ جامعه برخوردار نیستند. بلکه در موارد بسیاری همگام با سیاستهای استکباری بوده آنها را تقویت و حمایت میکنند.
سینمای امروز مروج ابتذال غربی و در تضاد با فرهنگ غنی اسلامی میباشد. تلاش برای رواج بیحجابی و عادیسازی روابط نامشروع بین دختران و پسران جامعه، در سینمای دهه ۷۰ به وضوح به چشم میخورد. مدارا و عدم مقابله مدیران فرهنگی با این اقدامات به تدریج راه را برای ساخت فیلمهای ضد فرهنگی دیگر باز کرد به طوری که در دهه ۸۰سینما به مرکزی برای القای شبهات نسبت به ارزشهای دینی و توهین و تمسخر مردم معتقد و در مقابل قهرمان سازی از شخصیتهایی که به ارزشها و هنجارهای جامعه پشت میکنند، تبدیل گردید و این به قاعدهای فراگیر در فیلمها تبدیل شد؛ چه آثار تجاری و سطحی و چه آثار جشنوارهای و اسکاری!
با توجه به نقش مهم سینما در فرهنگسازی برای جامعه، میتوان حدس زد که تولید این آثار تا چه حد باعث تضعیف باورهای دینی و جسارت در شکستن حرمتها خصوصا در نسل جوان و نوجوان جامعه میشود. کودک و نوجوانی که به خاطر تغییر روشهای زندگی در چارچوب خانه محبوس گشته و همدم او فیلم وسریالهای داخلی و خارجی شده بیش از همه اقشار جامعه، در معرض آسیبهای ناشی از تولید آثار مذکور قرار دارد.
چندی پیش در جمع صمیمانه با نوجوانان نسل چهارمی، متوجه کاربرد الفاظ رکیک میان آنها بوده و همچنین با سیل پرسش از مسائل و اصطلاحات جنسی مطرح شده در فیلمهای سینمای وطنی مواجه شدم که نشان میداد این بار حیا و آزرم دختران و پسران ما در معرض خطر قرار گرفته است.
البته نباید زحمات معدود کارگردانهای فیلمهای ارزشی را نادیده انگاشت، لکن در غالب همین آثار ارزشی نیز، سطحینگری و کم سوادی نسبت به دین به چشم میخورد.
سینما و تلویزیون ما میبایست پناهگاهی برای مردم و مسلمانان جهان در برابر طوفان رسانهای و تبلیغاتی جبهه باطل شود و به فرموده امام(ره) دانشگاهی برای انسانسازی گردد. دانشگاهی که فرزندان مسلمان را برای پیکار در برابر ظلم و بدی و استقرار خیر و عدالت در جهان پرورش دهد و آماده سازد، نه از سنین پایین ذهن و فکر آنها را درگیر روابط و مسائل منحط اخلاقی نماید. پیداست وجود نیروهای خودباخته و غربزده که با فرهنگ دینی بیگانه هستند و میراثدار سینمای منحط قبل از انقلاب میباشند مانع تحقق این رسالت شده است.
بازبینی سیاستهای فرهنگی و ارائه تعریف و هدف مشخص برای سینمای ایران، پالایش و اصلاح عوامل و دست اندرکاران سینما، تربیت نیروهای متعهد و دلسوز که از دین و فرهنگ جامعه خود اطلاع کافی دارند برای جایگزینی نیروهای بیگانه و غربزده و نظارت دقیق بر محتوای فیلمنامهها تا حد زیادی میتواند سینما را از رسانهای ضد ارزش به رسانهای ارزشی و مبارز در راه پیروزی حق بر باطل مبدل کند.
منبع:هفته نامه یالثارات الحسین(ع)
۹۱/۰۲/۲۰