فرشتگان ؛ دختران خدایند؟!
آری، فکر کوتاه، انسان را به مقایسه میکشاند، مقایسه خالق به مخلوق، و این مقایسه، بدترین عامل گمراهی در شناخت خدا است.
آیا فرشتگان دختران خدا هستد ؟
پاسخ این سؤال در آیات 149 ـ 157 سوره «صافات» بیان شده است. مسأله این است که جمعی از مشرکان عرب، به خاطر انحطاط فکری و نداشتن هیچ گونه علم و دانش، خدا را با خود قیاس میکردند و برای او فرزند و گاهی همسر قائل بودند.
از جمله، قبائل «جُهینه»، «سلیم»، «خزاعه» و «بنی ملیح» معتقد بودند: «فرشتگان دختران خدا» هستند! و بسیاری از مشرکان عرب «جنّ» را نیز فرزندان او میپنداشتند و یا بعضاً همسری از «جنّ» برای پروردگار قائل بودند!
این پندارهای بی اساس و خرافی، آنها را به کلی از راه حق منحرف ساخته بود، به گونه ای که آثار توحید و یگانگی خدا از بین آنها برچیده شده بود.
در حدیث آمده است: «مورچه گمان میکند که پروردگارش مانند او دو شاخک دارد»!.
آری، فکر کوتاه، انسان را به مقایسه میکشاند، مقایسه خالق به مخلوق، و این مقایسه، بدترین عامل گمراهی در شناخت خدا است.
به هر حال، قرآن به سراغ آنها میرود از سه طریق «تجربی»، «عقلی» و «نقلی» به آنها پاسخ میدهد:
نخست میفرماید: «از آنها بپرس: آیا پروردگار تو دخترانی دارد و پسران از آن آنها است»! (فَاسْتَفْتِهِمْ أَ لِرَبِّکَ الْبَناتُ وَ لَهُمُ الْبَنُونَ).
چگونه آنچه را برای خود نمیپسندید، برای خدا قائل هستید؟ (این سخن طبق عقیده باطل آنها است که از دختر سخت متنفر بودند و به پسر سخت علاقمند، چرا که پسران در زندگی آنها در جنگها و غارتگری هاشان نقش مؤثری داشتند در حالی که دختران کمکی به آنها نمیکردند).
بدون شک، پسر و دختر از نظر انسانی و در پیشگاه خدا از نظر ارزش یکسانند، و معیار شخصیت هر دو پاکی و تقوا است، ولی استدلال قرآن در اینجا به اصطلاح از باب «ذکر مسلّمات خصم» است که مطالب طرف را بگیرند و به خود او بازگردانند.
نظیر این معنی، در سوره های دیگر قرآن آمده است، از جمله: در سوره «نجم» آیات 21 و 22 میخوانیم: أَ لَکُمُ الذَّکَرُ وَ لَهُ الأُنْثی * تِلْکَ اِذاً قِسْمَةٌ ضِیْزی: «آیا برای شما پسر است و برای او دختر؟ * این تقسیم غیر عادلانه ای است»!
سپس، به دلیل «حسی» مسأله، پرداخته، باز به طریق استفهام انکاری میگوید: «آیا ما فرشتگان را به صورت دختران آفریدیم و آنها شاهد و ناظر بودند»؟ (أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِکَةَ إِناثاً وَ هُمْ شاهِدُونَ).
بدون شک، جواب آنها در این زمینه منفی بود، چه این که: هیچ کدام نمیتوانستند حضور خود را به هنگام خلقت فرشتگان ادعا کنند.
بار دیگر به دلیل «عقلی» که از مسلمات ذهنی آنها گرفته شده باز میگردد و میگوید: «بدانید آنها با این تهمت زشت و بزرگشان میگویند...» (أَلا إِنَّهُمْ مِنْ إِفْکِهِمْ لَیَقُولُونَ).
«خداوند، فرزندی آورده، آنها قطعاً کاذب و دروغگو هستند»! (وَلَدَ اللّهُ وَ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ).
«آیا دختران را بر پسران ترجیح داده»؟! (أَصْطَفَی الْبَناتِ عَلَی الْبَنِینَ).
«شما را چه میشود؟ چگونه حکم میکنید؟! هیچ میفهمید چه می گوئید»؟ (ما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ).
آیا وقت آن نرسیده است که از این لاطائلات و خرافات زشت و رسوا دست بردارید؟ «آیا متذکر نمیشوید»؟ (أَ فَلا تَذَکَّرُونَ)
این سخنان، به قدری باطل و بی پایه است که اگر آدمی یک ذره عقل و درایت داشته باشد و اندیشه کند، باطل بودن آن را درک مینماید.
بعد از ابطال ادعای خرافی آنها با یک دلیل حسی و یک دلیل عقلی، به سومین دلیل میپردازد که دلیل نقلی است، میگوید: اگر چنین چیزی که شما می گوئید صحت داشت، باید اثری از آن در کتب پیشین باشد، «آیا شما دلیل روشنی در این زمینه دارید»؟! (أَمْ لَکُمْ سُلْطانٌ مُبِینٌ).
اگر دارید، «کتاب خود را بیاورید اگر راست می گوئید»! (فَأْتُوا بِکِتابِکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ).
در کدام کتاب؟ در کدام نوشته؟ و در کدام وحی آسمانی چنین چیزی آمده؟ و بر کدام پیامبر نازل شده است؟!
این سخن، نظیر گفتگوی دیگری است که قرآن با بت پرستان دارد. پس از آن که میگوید: آنها فرشتگان را که بندگان خدا هستند، دختران قرار دادهاند، و ادّعا میکنند: اگر خدا نمیخواست ما اینها را پرستش نمیکردیم، میگوید: أَمْ آتَیْناهُمْ کِتاباً مِنْ قَبْلِهِ فَهُمْ بِهِ مُسْتَمْسِکُونَ: «آیا ما کتابی پیش از آن برای آنها فرستادهایم و در این ادّعای خود به آن تمسک میجویند»؟.(1)
نه، اینها چکیده کتب آسمانی نیست، اینها خرافاتی است که از نسلی به نسل دیگر، و از جاهلانی به جاهلان دیگر، منتقل شده، و هیچ مبنا و مأخذ خردپسندی ندارد. چنان که در ذیل همین آیه سوره «زخرف» نیز به آن اشاره شده است.(2)
پی نوشت ها :
1 ـ زخرف، آیه 21.
2. تفسیر نمونه، جلد 19، صفحه 191.