سلام آشنا

خداوندا! ما را از آنانی قرارده که درختهای اشتیاق در باغ‌های سینه‌هایشان ریشه دوانده و شعله‌های عشق تو آتش به دل‌هایشان زده و رایحه جمال تو پرنده افکارشان را اوج تازه بخشیده

سلام آشنا

خداوندا! ما را از آنانی قرارده که درختهای اشتیاق در باغ‌های سینه‌هایشان ریشه دوانده و شعله‌های عشق تو آتش به دل‌هایشان زده و رایحه جمال تو پرنده افکارشان را اوج تازه بخشیده

آخرین نظرات
پیوندها

۵۱ مطلب با موضوع «دلنوشته» ثبت شده است

افسران -

کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید:

می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید

اما من به این کوچکی وبدون هیچ کمکی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم؟

خداوند پاسخ داد: در میان تعداد بسیاری از فرشتگان

من یکی را برای تو در نظر گرفته ام، او از تو نگهداری خواهد کرد

اما کودک هنوز اطمینان نداشت که می خواهد برود یا نه

گفت : اما اینجا در بهشت، من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و این ها برای شادی من کافی هستند.

خداوند لبخند زد: فرشته تو برایت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد

تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود

کودک ادامه داد: من چگونه می توانم بفهمم مردم چه میگویند وقتی زبان آنها را نمی دانم؟...

خداوند او را نوازش کرد و گفت: فرشتهّ تو، زیباترین و شیرینترین واژه هایی را که ممکن است بشنوی در گوش تو زمزمه خواهد کرد

و با دقت و صبوری به تو یاد خواهد داد که چگونه صحبت کنی.

کودک با ناراحتی گفت: وقتی می خواهم با شما صحبت کنم ،چه کنم؟

اما خدا برای این سوال هم پاسخی داشت:

فرشته ات دست هایت را در کنار هم قرار خواهد داد و به تو یاد می دهد که چگونه دعا کنی.

کودک سرش را برگرداند و پرسید:

شنیده ام که در زمین انسان های بدی هم زندگی می کنند،چه کسی از من محافظت خواهد کرد؟

فرشته ات از تو مواظبت خواهد کرد ،حتی اگر به قیمت جانش تمام شود .

کودک با نگرانی ادامه داد:

اما من همیشه به این دلیل که دیگر نمی توانم شما را ببینم ناراحت خواهم بود.

خداوند لبخند زد و گفت:

فرشته ات همیشه دربارهّ من با تو صحبت خواهد کرد و به تو راه بازگشت نزد من را خواهد آموخت

گر چه من همیشه در کنار تو خواهم بود

در آن هنگام بهشت آرام بود اما صداهایی از زمین شنیده می شد.

کودک فهمید که به زودی باید سفرش را آغاز کند.

او به آرامی یک سوال دیگر از خداوند پرسید:

خدایا ! اگر من باید همین حالا بروم پس لطفآ نام فرشته ام را به من بگویید..

خداوند شانهّ او را نوازش کرد و پاسخ داد:

نام فرشته ات اهمیتی ندارد، می توانی او را ...

* مـادر*

صدا کنی
۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۱ ، ۱۱:۳۸
آشنا
دلت پاک است؟
دلت با خداست؟

بانو، کاش این باطن پاکی که می گویی، ظاهرش هم خدایی بود...
بانو، کاش می دانستی خدایی که دلت با اوست، حجاب را چقدر دوست می دارد...
و می دانم که می دانی خدا تو را چگونه بیشتر دوست دارد...

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۱ ، ۱۰:۴۷
آشنا


                                                        ودگر هیچ                                              
۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۱ ، ۱۰:۱۴
آشنا
افسران - انسان و لباس...


چه بسیار انسان ها دیدم تنشان لباس نبود؛ و چه بسیار لباس ها دیدم که انسانی درونش نبود ...!

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۱ ، ۱۸:۰۲
آشنا
افسران - خنده و گریه . . . . !

میدونی خوش بخت ترین زوج دنیا کیه … ؟
خنده و گریه . . . . !
به ندرت با هم دیده میشن اما وقتی با هم دیده میشن
اون بهترین لحظه ی زندگیه…!

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۱ ، ۱۷:۵۷
آشنا
افسران - پوشش زینب
حفظ چادر زخم ها را مرحم است
دست رد بر سینه نامحرم است

حفظ چادر التیام درد هاست
سد محکم در بر نامرد هاست

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۱ ، ۱۷:۵۱
آشنا
افسران - مثل کوفیان
اهل کوفه دعوتنامه فرستادند، نه یکبار و دو بار، نه یک نامه و دو نامه. آنقدر فرستادند که حسین(علیه السلام) احساس نیاز کرد. کوفی ها امام زمانشان را دعوت کردند ولی چون آماده نشده بودند، شانه خالی کردند و ....
روزی چند بار به امام زمانمان نامه می دهیم؟ نامه ای با عبارت «اللهم عجل لویک الفرج!» با این همه دعوتنامه که فرستادیم، فکر میکنی آمادگی هم داریم...
به نظرت اگر آماده بودیم، این میشد وضع حجابمان، این میشد وضع نمازمان، این میشد وضع روزه و حج و زکاتمان!...
اللهم عجل لولیک الفرج

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۱ ، ۱۸:۲۳
آشنا
افسران - پاسخ دعا...

خداوند سه پاسخ به دعاهای ما میدهد
میگوید آری وهمان را میدهد
می گوید نه وبهتراز آن را می دهد
ومی گوید صبرکن وبهترین رامی دهد

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۱ ، ۱۵:۳۷
آشنا
افسران - آیا امام زمان از وضعیت ناموس تو راضی است ؟ یا دل او غصه دار می شود؟!!
آیا امام زمان از وضعیت ناموس تو راضی است ؟ یا دل او غصه دار می شود؟!!

دید مردی مردکی را در رهی همسرش، آرایشش همچون پری

گفت ای آقا اجازه می دهی این عروسک را که با خود می بری

گوشه چشمی به ما نازک کند یا نگاهش من کنم از دلبری؟!!

گفت ای مردک چه می گویی سخن قصد دعوا کرده ای یا توسری؟

گفت من قصد اجازت داشتم تو چرا بر من چنین سان می پری؟

دیگران بی اذن تو لذت برند من ادب کردم چقدر تو بی رگی!!!

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند:

اگر مردی راضی شود به ارایش نمودن و خارج شدن زن از خانه،بی غیرت است و کسی که این مرد را بی غیرت بنامد گناهی نکرده است ، و زن هنگاهی که از خانه اش با آرایش و عطر خارج شود و شوهرش به این عمل رضایت دهد به هر قدمی که زن بر می دارد ، برای شوهر او خانه ای در جهنم ساخته می شود ... پس وصیت مرا در مورد زنان خود به خاطر بسپارید تا از شدت حسابرسی خدا نجات پیدا کنید.


-آقا .... ببخشید من آرایش خانم شما رو نمی پسندم ،لطف کنید بگید یه جور دیگه آرایش کنه !!

-خجالت بکش مردک بی ... ! تو مگه خودت ناموس نداری؟!!!!!!

-فکر نمی کردم غیرتی بشی ، آخه وقتی اینجوری اومده بیرون ، حتما برای تماشای ماست والا اگه برای تو بود که باید تو خونه آرایش می کرد . چون برای ماست ، من اینجوری نمی پسندم!!


ای منتظران ظهور :

آیا به حجاب ناموستان اهمیتی می دهید؟

آیا تا بحال با توجه کردن به حجاب ناموستان ، لبخند رضایتی بر لبان آقا آورده اید؟؟؟

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۱ ، ۱۵:۲۹
آشنا
افسران - حجاب...

   ....حجاب
......... حقم
.............. انتخابم
....................... زندگی ام

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۱ ، ۱۴:۵۷
آشنا